۱. مقدمه
«زن جوان و دریا»[1]، به کارگردانی یواخیم رانینگ[2] و با بازی دیزی ریدلی[3]، یک درام زندگینامهای نفسگیر و پرکشش است که به زندگی خارقالعادهٔ گرترود («ترودی») ادارل[4] میپردازد؛ نخستین زنی که کانال مانش[5] را شنا کرد. این فیلم که در سال ۲۰۲۴ اکران شده[6] ستایشی سینمایی است نسبت به دستاوردهای درخور توجه ادارل و موانع اجتماعی است که او در زمان حیاتش بر آنها غلبه کرده است. این فیلم به مدد داستانپردازی جذاب و بازیهای قوی، نهتنها به میراث ادارل ادای احترام میکند، بلکه مخاطبان را به عمقِ روایت میبرَد و آنها را با پشتکار، شجاعت و سختکوشی بیوقفهٔ ترودی الهام میبخشد.
از دیگر سو گرچه روایت فیلم ریشه در درنگی تاریخی دارد؛ باری کارگردانْ آزادانه و خلاقانه از شگردهای مختلفی برای افزایش قدرت درام و تأثیر عاطفی آن بهره میبرد و با این کار، موفق میشود داستانی چندلایه ارائه دهد که هم تلاشهای شخصی و هم مبارزات اجتماعی گستردهتر زنان در دههٔ ۲۰ سدهٔ گذشته را مقابل دیدگان مخاطب جان بخشد.
۲. داستان ترودی ادارل: سفری از جنس تابآوری و اراده
«زن جوان و دریا» با معرفیِ قهرمان داستان در آغاز هزارهٔ پیشین شروع میشود: ترودی ادارل جوان، دختری پرشور در خانهای شلوغ در پایینشهرِ نیویورک؛ جایی که مهاجرانی چون خانوادهٔ او رؤیایشان را در سرزمین تازه میجویند. ترودیِ قصه در خانوادهای مهاجر از آلمان متولد شده و در همان کودکی از نبردی نفسگیر با سرخک جان بهسلامت میبرد و گرچه این ناخوشی باعث آسیب به شنوایی او شده، اما همچنین عزم او را برای یادگیری شنا تقویت میکند.
این فیلم روایتِ «بعد چه شد» نیست؛ زیرا ما میدانیم که او نهایتاً به هدف والای خود رسیده است؛ بلکه «چگونه چنین شدن» را به ما نشان میدهد. آن هم از طریق نمایش چالشهایی که او هم در داخل و هم در خارج از آب با آن روبهرو بود: از فشارهای اجتماعی گرفته تا چالشهای فیزیکی شنای آبهای آزاد
این تصویر اولیه اما ذهن مخاطب را برای همراهی با سفری که با تابآوری، انعطافپذیری و سختکوشی گرهخورده، آماده میکند. کمی آنسوتر، ترودی با حمایت مادر ساختارشکن خود، همدلیهای خواهرش مِگ[7] و با نیز حمایت مربیشان شارلوت اپستین[8]، بهسرعت در دنیای ورزش زنان نامی برای خود دستوپا میکند، مدالهای رنگارنگی را در مسابقات گوناگون از آن خود میکند و در بازیهای المپیک ۱۹۲۴ پاریس نمایندهٔ ایالاتمتحدهٔ امریکا میشود. بااینحال، براثر تبعیض مربی تیم المپیک از تمرین در سه هفتهٔ منتهی به المپیک دور میماند و نصیبی بهتر از مدال برنز نمیبرد.
این ناکامیِ ناشی از تبعیض جنسیتی عزم او را برای دستیابی به هدفی نهایی و بزرگتر (فتح کانال مانش) جزم و جزمتر میکند؛ کارستانی که تا آن روز در انحصار مردان است و انجامش به دست زنان غیرممکن تلقی میشود.
باقیِ فیلمْ یکسره نمایش روحیهٔ تزلزلناپذیر ادارل و سیستم حمایتیِ زنان و خانواده است که به او در این راه کمک کردند تا بر این نابرابری سیستمی غلبه کند.
از این زاویه این فیلم روایتِ «بعد چه شد» نیست؛ زیرا ما میدانیم که او نهایتاً به هدف والای خود رسیده است؛ بلکه «چگونه چنین شدن» را به ما نشان میدهد. آن هم از طریق نمایش چالشهایی که او هم در داخل و هم در خارج از آب با آن روبهرو بود: از فشارهای اجتماعی گرفته تا چالشهای فیزیکی شنای آبهای آزاد. در نهایت این فیلم با در هم تنیدن این عناصر گونهگون، تصویری ظریف و جذاب و واقعی از زندگی ادارل ارائه میدهد و آن را برای طیف وسیعی از مخاطبان ملموس و الهامبخش میکند.
۳. شگردهای سینمایی و روایی اثر
کارگردانی یواخیم رانینگ هم بصیرتبخش و هم جذاب است: او ترکیبی متعادل از درام و الهام را ارائه میدهد که مخاطب را در سفر ادارل درگیر و همراه میکند. سرعت روایت با دقت تنظیم شده است تا هم تنش و هیجان را حفظ کند و هم هر صحنه را به خدمت روایتی کلی از عزم و پشتکار ترودی در آوَرَد.
شخصیت ترودی با عزم و جدیت او تعریف میشود؛ ویژگیهایی که در بازی ریدلی نیز بهخوبی مشهود است. علیرغم انتظارات اجتماعی که بر او تحمیل شده است، ترودی از انطباق با نقش سنتی که به زنان زمانش تحمیل شده سر باز میزند تا در عوض، مسیرش را خودش ترسیم کند
باری ناگفته نباید گذاشت که تردستیهای بصری فیلمبردار اثر اسکار فائورا[9] جذابیت فیلم را افزایش میدهد و زیبایی و خطرناکی آبهای آزاد و همچنین لحظات صمیمی و خصوصی زندگی شخصی ترودی را بسیار جذاب به تصویر میکشد. بهویژه در صحنههایی که در کانال مانش اتفاق میافتد استادیِ فیلمبردار بسیار درخور توجه است؛ جایی که وسعت اقیانوسوار آب بهعنوان هم یک مانع واقعی و هم به شکلی استعاری ترودی را به چالش میکشد. این فیلم از ترکیبی از نماهای باز و کلوزآپ برای انتقال چالشهای فیزیکی و عاطفی که او در طول شنا با آن مواجه شده استفاده میکند؛ مخاطب را در تجربه غوطهور میکند؛ و باعث میشود آنها هر لحظه و هر ضربهای از سفر دشوار او را عمیقاً درک کنند.
بهعلاوه انجام فیلمبرداری در مکانهای واقعی، مانند دریای سیاه و کانال مانش، لایهای از اصالت را به فیلم میافزاید، آن را بر واقعیت بنا میکند تا بر بزرگی دستاورد ترودی تأکید کند.
از دیگر سو، موسیقی متن فیلم که شامل ترکیبی از موسیقی مناسب دوره و ساختههای اصلی آملیا وارنر[10] است، مکمل دیگر عناصر روایت است و به عمق احساسی صحنههای کلیدی میافزاید. موسیقی متن، ملموسبودن تنش و پیروزی سفر ادارل را افزایش میدهد؛ حس تداوم را در سراسر فیلم ایجاد میکند؛ رشتههای روایی مختلف را به هم گره میزند؛ و ضربهای احساسی داستان را بسیار برجستهتر میکند.
۴. بسط و تکامل شخصیتها
تصویری که بازی دیزی ریدلی از ترودی ادارل عرضه میکند هم قدرتمند و هم ظریف است و هم پیچیدگی شخصیت او و چالشهایی را که در دنبالکردن رؤیاهایش با آن مواجه شده، به تصویر میکشد. ریدلی به این نقش عمق میبخشد و پشتکار و آسیبپذیریِ همزمان ترودی را بهگونهای تجسم میبخشد که سفر او را باورپذیر میکند. بازی او بسیار برجسته و هنرمندانه است و باعث میشود مخاطب در طول سفر روایتْ ریشههای قهرمان را بشناسد و رویشها و کنشهای او را تحسین کند.
شخصیت ترودی با عزم و جدیت او تعریف میشود؛ ویژگیهایی که در بازی ریدلی نیز بهخوبی مشهود است. علیرغم انتظارات اجتماعی که بر او تحمیل شده است، ترودی از انطباق با نقش سنتی که به زنان زمانش تحمیل شده سر باز میزند تا در عوض، مسیرش را خودش ترسیم کند. او هنجارهای جامد و پوسیده را به چالش میکشد و ثابت میکند که زنان قادر به دستیابی به عظمت و موفقیت در عرصهٔ زندگی و ورزش هستند.
بازیگران مکمل نیز بسیار قوی ظاهر شده و بر تأثیر عاطفی فیلم میافزایند. تیلدا کوهامهروی نقش مگ، خواهر ترودی را بازی میکند که حمایتها و تشویقهایش نقشی اساسی در موفقیت ترودی ایفا میکند. کشش خواهرانهٔ این دو شخصیت بر روی صفحهنمایش هم قابللمس است و منعکسکنندهٔ پیوندی عمیق میان دو روح و نیز اهمیت حمایت خانوادگی در سفر ترودی است.
با نقشآفرینی استفن گراهام[11] بهعنوان بیل برگس[12]، مربیِ حسود و خرابکار ترودی نیز به شکلی دیگر به عمق فیلم میافزاید و پیچیدگیهای رابطهٔ آنها و چالشهایی را که در آمادهشدن برای شنای کانال با آن مواجه بودند، به تصویر میکشد تا بازتابی از مردسالاریِ زنستیزِ حاکم بر ورزش آن روزگار باشد. همچنین از دیگر بازیهای تحسینانگیز میتوان به کیم بودننیا و جانت هاین در نقش والدین ترودی اشاره کرد که چالشهای بزرگ کردن دختری با ارادهٔ قوی در یک جامعه مردسالار را بهخوبی آینگی میکنند.
تمام شخصیتهای آنها بهخوبی بسط و تکامل یافتهاند، لایههایی را به روایت اضافه میکنند و انتظارات فرهنگی و اجتماعی که ترودی در پیگیری هدفش از آنها سر پیچیده را برجسته میکنند. هاین، بهویژه، در نقش مادر ترودی، خوش میدرخشد و که باورمندی تزلزلناپذیر او به ظرفیت و قابلیت دخترانش بهعنوان سرچشمهٔ الهام و توانمندسازی عمل میکند.
۵. کاوشی در درونمایه
«زن جوان و دریا»، اساساً، داستانی از پشتکار و شجاعت است که مضامینی را بررسی میکند که عمیقاً برای مخاطب ملموس و برجسته میشود. این فیلم به انتظارات اجتماعی که در اوایل قرن بیستم بر زنان تحمیل میشد و موانعی که آنها در دنبالکردن رؤیاهایشان با آن روبرو بودند، میپردازد. این فیلم با برجستهکردن این چالشها، بر مبارزات گستردهتری که زنان در ورزش و جامعه با آن روبرو هستند، روشن میکند و دستاورد ترودی را بسیار مهمتر میکند.
یکی از مضامین کلیدی فیلم تأثیر یک حمایت دیگران است که نقش مهمی در موفقیت ترودی ایفا میکند. او در طول سفرش، ترودی توسط شبکهای از افرادی احاطه شده است که به پتانسیل او اعتقاد دارند و حمایتی را که او برای غلبه بر موانع در مسیرش نیاز دارد فراهم میکنند. این موضوع حتی امروزه نیز بسیار مهم و تازه است، زیرا بر اهمیت شکلدادن محیطهای حمایتی تأکید دارد که افراد را قادر میسازد رؤیاهای خود را دنبال کنند، آن هم صرفنظر از انتظارات اجتماعی.
«زن جوان و دریا»، درحالیکه داستان متمایزی از توانمندسازی زنان و دستاوردهای ورزشی را روایت میکند، ارتباطهای موضوعی و نمادین با رمان کوتاه کلاسیک ارنست همینگوی، «پیرمرد و دریا» دارد که بهویژه در شیوهٔ نامگذاری فیلم باز تابیده است.
این فیلم همچنین به موضوع رسانه و نقش آن در شکلدادن به افکار عمومی میپردازد. همانطور که ترودی سفر تاریخی خود را آغاز میکند، با گزارشگران و عکاسانی که هر حرکت او را مستند میکنند، به «سوژه»ای رسانهای تبدیل میشود. این جنبهْ بر تأثیر رسانهها در تقویت دستاوردهای افراد و شکلدادن به نگرشهای اجتماعی مثبت و منفی تأکید میکند.
۶. مقایسه با دیگر درامهای ورزشی
منتقدان «زن جوان و دریا» را بهخوبی با زیرژانرِ «درامِ ورزشیِ الهامبخش»[13] منطبق میدانند. این ژانر فرمولی امتحانپسداده دارد: واقعیت در ترکیب با مضامین نشاطآور و انگیزشی که مخاطب را عمیقاً تحتتأثیر قرار میدهد.
بااینحال، این فیلم با ترکیب پیچشهای کلیدی در کلیشههای سنتی این ژانر، خود را متمایز میکند و در نتیجه تصویری ظریفتر و معتبرتر از سفر ترودی ارائه میدهد.
به این معنا درحالیکه روایت حاضر به ساختار آشنای ژانر پایبند است، اما به چالشهای شخصی و اجتماعی که قهرمان داستان با آن مواجه است، عمیقتر میپردازد و لایههایی از پیچیدگی و عمق را به روایت اضافه میکند و در مقایسه با دیگر فیلمهای ورزشی مانند «لیگ خودشان»[14] و «مثل بکهام خم شو»[15]، «زن جوان و دریا» به دلیل تمرکز بر پیچیدگیهای شنای آبهای آزاد و چالشهای منحصربهفرد مرتبط با آن و نیز نشاندادن تصویر واقعی (و نه آرمانی) از قهرمان از آن آثار متمایز میشود. بهعلاوه برخلاف بسیاری از درامهای ورزشی که بر فیزیک و رقابت ورزشی تأکید میکنند، این فیلم بر قدرت ذهنی و انعطافپذیری عاطفی موردنیاز برای غلبه بر دریای پیشبینیناپذیر تأکید میکند. این تمایز، دیدگاه تازهای به ژانر میافزاید و بر ماهیت چندوجهی دستاوردهای ورزشی تأکید میکند.
علاوه بر این، تأکید فیلم بر دقت تاریخی و تعهد آن به حفظ اصالت داستان ترودی، آن را از دیگر درامهای زندگینامهای متمایز میکند. «زن جوان و دریا» با وفادار ماندن به حقایق و اجتناب از تزیینات غیرضروری، به میراثِ مرتبط با سوژهاش احترام میگذارد و درعینحال روایتی قانعکننده و درگیرساز ارائه میدهد. این تعهد به اعتبار و واقعیت، هم تأثیر فیلم را افزایش میدهد و هم به مخاطبان اجازه میدهد تا در سطح عمیقتری با داستان ترودی ارتباط برقرار کنند.
۷. تأثیر اجتماعی و میراث قهرمان
دستاورد گرترود ادارل در شنا در کانال مانش، تأثیر عمیقی بر ورزش زنان داشته است. موفقیت او این باور رایج را که زنان فاقد ظرفیت فیزیکی برای رقابت در ورزش در سطح مردان هستند، از بین برد. ترودی با تبدیلشدن به اولین زنی که کانال را فتح کرد، راه را برای نسلهای بعد ورزشکاران زن هموار کرد و درها را برای زنان برای شرکت در طیف وسیعتری از ورزشها و مسابقات باز کرد.
حال این فیلم به طور مؤثر اهمیت دستاورد ترودی را روایت میکند و آن را بهعنوان یک لحظهٔ سرنوشتساز در تاریخ ورزش زنان به تصویر میکشد.
همچنین علاوه بر تأثیر او بر ورزش، داستان ترودی در سطح شخصی نیز با مخاطبان همراه میشود و افراد را ترغیب میکند تا علایق خود را دنبال کنند و بر موانع موجود در مسیر خود غلبه کنند. بدین معنا «زن جوان و دریا» با برجستهکردن این مضامین، تأثیری ماندگار بر بینندگان میگذارد و آنها را تشویق میکند تا پتانسیل خود را در کشف کنند؛ ترسها را در آغوش بگیرند؛ و برای رسیدن به آنچه واقعاً برایشان مهم است تلاش کنند.
۸. بازتابهای «پیرمرد و دریا»: پیوند بینامتنی و ارتباطهای موضوعی در «زن جوان و دریا»
«زن جوان و دریا»، درحالیکه داستان متمایزی از توانمندسازی زنان و دستاوردهای ورزشی را روایت میکند، ارتباطهای موضوعی و نمادین با رمان کوتاه کلاسیک ارنست همینگوی[16]، «پیرمرد و دریا» دارد که بهویژه در شیوهٔ نامگذاری فیلم باز تابیده است.
هر دو روایت حول محور افرادی میچرخند که محدودیتهای خود را در برابر اقیانوس وسیع و غیرقابلپیشبینی میسنجند، و موضوعاتی مانند پشتکار، تابآوری و دنبالکردن یک هدف بهظاهر غیرممکن را برجسته میکنند؛ اما در اینجا چهار اشتراک عمیقتر این دو را نیز یاد میکنیم.
نمادگرایی مشترک دریا: در هر دو اثر، دریا نمادی قدرتمند است که نشاندهندهٔ چالشها و دستاوردهای زندگی است. برای سانتیاگو، ماهیگیر پیر در رمان همینگوی، دریا منبع معاش، میدان نبرد و نمادی از چرخهای بودن زندگی و مرگ است. برای ترودی ادارل، دریا نشانگانِ آزمون نهایی تواناییهای اوست، گستره وسیعی که استقامت جسمی و روحی او را به چالش میکشد.
پس هر دو شخصیت در ارتباط خود با دریا آرامش و هدف پیدا میکنند و آن را بهعنوان نیرویی برای احترام و تسخیر میبینند.
پشتکار و تابآوری در مواجهه با سختیها: هر دو روایت بر اهمیت پشتکار و تابآوری در مواجهه با سختیها تأکید دارند. سانتیاگو، با وجود سن و شکستهای اخیرش، از رؤیای صید ماهی بزرگ دست نمیکشد. به همین ترتیب، ترودی ادارل، با وجود موانع اجتماعی و چالشهای فیزیکی، در عزم خود برای شناکردن در کانال مانش ثابتقدم میماند. هر دو شخصیت روحیهای حساس اما عزمی تزلزلناپذیر دارند و مخاطب را الهام میبخشند.
تکاپو در راه یک آرزوی شخصی: تکاپو در راه یک آرزوی شخصی موضوع اصلی در هر دو اثر است. تلاش سانتیاگو برای صید یک مارلین غولپیکر صرفاً مربوط به خود ماهی نیست، بلکه در مورد اثبات ارزش او بهعنوان یک ماهیگیر و تأیید ارتباط او با دریا است. تلاش ترودی ادارل برای فتح کانال مانش نیز ثمرهٔ تمایل او برای شکستن موانع برای زنان در ورزش و دستیابی به یک اوج شخصی است که میراثی ماندگار بر جای خواهد گذاشت. هر دو شخصیت با نیاز عمیقی برای آزمودن توانها و محدودیتهای خود و دستیابی به چیزی خارقالعاده دست به گریباناند و از آن انگیزه میگیرند.
تعامل تنهایی و ارتباط: هر دو داستان تعامل بین تنهایی و ارتباط را بررسی میکنند. سانتیاگو روزها را بهتنهایی در دریا میگذراند و با مارلین و مرگ خود دستوپنجه نرم میکند. ترودی ادارل، هم درحالیکه توسط یک شبکهٔ حامیان احاطه شده، در نهایت بهتنهایی با آبهای آزاد روبرو میشود.
هر دو شخصیت در تنهایی خودشان است که قدرت پیدا میکنند و از آن بهعنوان فرصتی برای دروننگری و خودشناسی نیز بهره میبرند.
و در یک باهمنگری میتوان گفت: درحالیکه داستانها در زمینهها و شخصیتهای هر اثر متفاوت است، «زن جوان و دریا» و «پیرمرد و دریا» هر دو در پسزمینهٔ دریایی وسیع و پیشبینیناپذیر، به رشتهای مشترک از جنس تابآوری، عزم و پیگیری یک رؤیای شخصی را چنگ میزنند. بهعلاوه هر دو اثر با کاوش در این مضامین و نمادهای مشترک، ما را دعوت میکنند تا در مورد سفرها، چالشها و نیز دنبالکردن رؤیاهای خود تأمل کنیم و دست به عمل بزنیم.
۹. ختمِ سخن
«زن جوان و دریا» یک درام زندگینامهایِ خوشساخت است که به زندگی متفاوت و دستاوردهای مهم ترودی (گرترود) ادارل ادای احترام میکند. این فیلم از طریق روایت جذاب، بازیهای قوی، موسیقی و فیلمبرداری استادانه و تمرکز بر دقت تاریخی، ماهیت سفر ترودی و چالشهایی را که او برای رسیدن به رؤیاهایش بر آن غلبه کرد، به تصویر میکشد.
«زن جوان و دریا» با زنده کردن داستان ترودی، نهتنها به میراث او احترام میگذارد، بلکه مبارزات گستردهتری را که زنان در ورزش و جامعه با آن مواجه بوده و هستند، برجسته میکند و اینهمه، یادآور اهمیت بازنمایی سینمایی و نیز قدرت افراد برای ایجاد تغییر است. آن هم تغییر به دست کسی که نهتنها از شرایط اجتماعی و خانوادگیاش در عذاب و بیتاب بود؛ بلکه به یمن تابآوری شخصی و حمایتهای خانواده و بخشی از اجتماعْ تحولی همیشگی و دورانساز را رقم زد.
منابع:
- Cooper, D. (2024, May 30). Young Woman And The Sea Review: Daisy Ridley Shines In Inspirational True Story. Screen Rant.
Dargis, M. (2024, July 18). ‘Young Woman and the Sea’ Review: A Champion’s Lonely Swim. The New York Times. - Debruge, P. (2024, May 31). ‘Young Woman and the Sea’ Review: Daisy Ridley Conquers the English Channel in Rousing Disney Biopic. Variety.
- Ebert, R. (2024). Young Woman and the Sea film review. com. https://www.rogerebert.com/reviews/young-woman-and-the-sea-film-review-2024
- In Their Own League. (2024, June 25). Review: Young Woman and the Sea. https://intheirownleague.com/2024/06/25/review-young-woman-and-the-sea/
- (2024, June 24). Young Woman and the Sea (2024): A comprehensive review. Medium. https://medium.com/@iwatchonline/young-woman-and-the-sea-2024-a-comprehensive-review-c99ffaa625a5
- Lattanzio, R. (2024, May 29). ‘Young Woman and the Sea’ Review: Daisy Ridley Takes a Dip in Disney+’s Heartwarming Period Drama. The Hollywood Reporter.
- (2024, July 21). Young Woman and the Sea (2024). IMDb. https://m.imdb.com/review/rw9914529/
- Weintraub, S. (2024). ‘Young Woman and the Sea’ Review: Daisy Ridley Shines in Inspiring True Story. Collider. https://collider.com/young-woman-and-the-sea-review/
- Young Woman and the Sea (2024) [User Reviews]. IMDb. https://m.imdb.com/title/tt5177114/reviews
*. استاد و پژوهشگر پیشین ادبیات در دانشگاههای شیراز و مکگیل؛ پسادکترای مطالعات ادبی و سینمایی و مدیر برنامهٔ «ادبیات کاربردی» در مؤسسهٔ علمیآموزشی «سَماک» (انتاریو؛ کانادا) sadatsharifi@outlook.com
[1] . Young Woman and the Sea
[2] . Joachim Rønning
[3] . Daisy Ridley
[4] . Gertrude “Trudy” Ederle
[5] . English Channel
[6]. فیلم «زن جوان و دریا» در تاریخ ۳۱ مه ۲۰۲۴ به صورت محدود در برخی سینماهای برگزیده اکران و سپس در تاریخ ۱۹ ژوئیهٔ ۲۰۲۴ بر بستر «دیزنیپلاس» منتشر شد.
[7] . Meg
[8] . Charlotte Epstein
[9] . Oscar Faura
[10] . Amelia Warner
[11] . Stephen Graham
[12] . Bill Burgess
[13] . The inspirational sports drama genre
[14] . “A League of Their Own” )1992(
[15] . “Bend It Like Beckham” (2002)
[16] . Ernest Hemingway
بسیار دقیق و جامع به فیلم «زن جوان و دریا» پرداختید. من این فیلم را هفته پیش ، پس از اینکه در پادکست« هر روز » توصیه به دیدنش شد، با دخترانم تماشا کردم و بسیار لذت بردیم. شجاعت و پشتکار دختر ۲۰ ساله فیلم، بسیار اثرگذار است و تا روز ها از خاطر نمیرود.